اس ام اس های زیبا و جدید
اس ام اس زیبا سری 8
اس ام اس زیبا سری 8 SMS Ziba • • • من درختت میمونم تو تبر هم که بشی و بخوای منو قطع کنی آخرش یا دستمال می شم واسه اشک چشمات …
سری جدید اس ام اس های زیبا و جالب
اس ام اس | اس ام اس های زیبا | اس ام اس زیبا اس ام اس زیبا sms ziba • گاهی دلم بی هوا هوایت را می کند . . . …
سری 65 اس ام اس و جملات زیبا
سری 65 اس ام اس و جملات زیبا اس ام اس زیبا sms ziba • این روزها دلتنگ که نه ، محتاج صدای تواًم باور کن این یکی دیگر شعر نیست … …
اس ام اس | اس ام اس های زیبا | اس ام اس زیبا
اس ام اس زیبا
sms ziba
•
گاهی به اندازه یک مرده خستهام
آنقدر که می ترسم بخوابم
و دیگر بیدار نشوم …
•
اس ام اس زیبا
sms ziba
•
امروز خودم را
آراسته ام
گفتي که ظهر مي آيي
و من يادم رفت بپرسم
به افق تو يا من ؟
و تو يادت رفت بگويي
فردا يا روزي ديگر ؟
چه فرقي مي کند ؟
خودم را آراسته ام
عطر زده و منتظر
با لباسي که خودت تنم کرده اي
•
اس ام اس زیبا
sms ziba
•
اي عشقي که به شعله ام مي کشي
به جان من رسوخ کن
بيا ، تو را مي طلبم
بيا و مرا بسوزان
حرارت تو مرا مي فشارد
آي آتش الهي
بي وقفه مي خواهم در تو محو شوم
•
اس ام اس زیبا
sms ziba
•
در قمار عشق آخر ، باختم دل و دين را
وازدم در اين بازي ، عقل مصلحت بين را
•
اس ام اس زیبا
sms ziba
•
فانوس اين خانه عاشقانه مي سوزد
گردباد هم که باشي
خاموش نخواهم شد
دريا با جزر مي رود
که با مد بازگردد
يا جزر باش يا مد
اين کشتي شکسته
بايد به ساحل برسد
•
اس ام اس زیبا
sms ziba
•
بي صدا
فرو مي ريزم
زير حجمي از سکوت
يک بار دست کم
مرا به نام کوچکم
صدا بزن
•
اس ام اس زیبا
sms ziba
•
پر پرواز ندارم اما
دلي دارم و حسرت درناها
•
اس ام اس زیبا
sms ziba
•
من براي تو و ماه آواز خواندم
اما تنها ماه
آواز مرا به خاطر سپرد
من آواز خواندم
و اين نغمه هاي بي پروا
رها از قلب و حنجره
اگر تنها در ياد ماه مانده باشند
باز هم لطف بزرگي است
•
اس ام اس زیبا
sms ziba
•
وقتي در شب راه ميرفتم
و در جستجوي پناهگاه گرمي بودم
از کنارم گذشت
گفتم :
هی نگاه کن ! روي مژههايت دانههاي برف ريخته است
و او گفت :
اين برف نيست
پرهاي بالشي است که خدا در آسمان تکانده است
و سپس لبهاي خندانش را گشود
تا برفي را فوت کند
و ما هر دو خنديديم
بعد به چشمانش نگاه کردم
و ديدم که چشمانش ، گرمترين پناهگاه جهان است
•
اس ام اس زیبا
sms ziba
•
روياها نيز پير ميشوند
اما كشان كشان و پيوسته
پيش ميآيند
پا به پاي من
كه از ديرباز
دست در دستشان داشتهام
از ما كدام يك پيشتر از پاي خواهيم افتاد
روياها
كه سايهام ميانگارند ؟
يا من
كه واقعيتشان پنداشتهام ؟