اس ام اس های غمگین و غمناک
اس ام اس غمگین 93
اس ام اس غمگین 93 SMS Ghamgin • • • روزها پر و خالی می شوند مثل فنجان های چای در کافه های بعد از ظهر اما هیچ اتفاق خاصی نمی افتد …
اس ام اس غمگین در مورد مرگ
اس ام اس غمگین در مورد مرگ SMS Ghamgin • • • هیچکس نمی داند چقدر جای شادی بی سبب در دلم خالیست ! • • • اس ام اس غمگین در …
اس ام اس غمگین و تنهایی
اس ام اس غمگین و تنهایی SMS Qamgin Tanhayi • • • تو برو ، من هم برای اینکه راحت بروی میگویم : باشد ، برو خیالی نیست … اما کیست که …
اس ام اس | اس ام اس های غمگین | جملات غمگین
اس ام اس غمگین
sms ghamgin
•
می میرم
وقتی تصور میکنم
که او هرروز دست هایی را لمس میکند
که من هرروز آرزوی داشتن آنها را میکنم …
•
اس ام اس غمگین
sms ghamgin
•
دلـهـره ام از نـبـودنـت نـیـسـت . . .
دلـهـره ام از دل دل کـردنـت بـرای بـودنـت اسـت . . .
تـ ـو نـگـران فـرامـوشـی ات نـبـاش . . .
مـ ـن بـا یـک شـیـشـه از عـطـرت زنـدگـی مـیـکـنـم !!!
•
اس ام اس غمگین
sms ghamgin
•
من مینویسم و تو نمیخوانــی!
امــــــــــــــا مخاطب که تو باشـــی
مدیــــــــونم اگر ننویسم
•
اس ام اس غمگین
sms ghamgin
•
من خواب ترا دیده ام
همینجا بودی
کنار من!!
نشسته بر سفره ی ساده ای که
نان و سبزی داشت!!
کنار من!!!
در لحظه های گیج و منگ صبحگاهی…
من خواب ترا دیده ام
و این یعنی…
نمیتوانم فراموشت کنم
•
اس ام اس غمگین
sms ghamgin
•
بر که نمیگردم ، هیــــــــــــــچ !
عطـــر تنـــــم را هـــم از کـوچــــه هـای پشـــت سرم جمـــع می کنــم
که لــــم ندهـــی روی مبــــل های “راحتــــی”
با خــاطـــــــره هایـم قـــدم بـــزنی !!!
•
اس ام اس غمگین
sms ghamgin
•
حســـرتها را کاشتـــی…
زخـــمها را زدی …
دیـــگر بس اســـت…
چیـــزی نمـــانده …
•
اس ام اس غمگین
sms ghamgin
•
جعبه ی مداد رنگی های خیالم را،
در ایام خوش کودکی جا گذاشته ام!
آهای غریبه:
تو کمی رنگ، برای پیری ام داری!؟
•
اس ام اس غمگین
sms ghamgin
•
گاهی خدا آن قدر صدایتــــــ ـــــــ را دوستــــــ ــــــــ دارد
که سکوتـــــــ ـــــــ میکند…
تا تو بارها بگویــــــــ ــــــی
خدای منـــ ـــ…
•
اس ام اس غمگین
sms ghamgin
•
مستقیــــــــــــــم !؟ در بســــــــــــــــت !؟ مانده ام ..!!
در این شهر شلوغ و پرترافیک …
هیــچ کَس دلم را نمی بـَـرد
•
اس ام اس غمگین
sms ghamgin
•
حالا که رفتهاَم هر روز پشت پنجره میایستی به « شاید دوباره برگردد! » فکر میکنی.
چه فایده! هیچکس حتی به اشتباه …
دو بار به کوچهی بُنبست نمیرود!